گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:نیستم چون یار ترکی‌گو ولی تا زنده‌ام چشم ترک و لعل ترکی‌گوی او را بنده‌ام

❈۱❈
نیستم چون یار ترکی‌گو ولی تا زنده‌ام چشم ترک و لعل ترکی‌گوی او را بنده‌ام
ریزم از شیرین‌زبانی در سخن شکر ولی پیش آن لب از زبان خویشتن شرمنده‌ام
❈۲❈
نیست این شکل هلالی زخم ناخن بر تنم نقش نعل توسنش بر سینه خود کنده‌ام
خلقی افکنده سپر از سهم تیر او و من تا نگردد مانع تیرش سپرافکنده‌ام
❈۳❈
آتش شوقم ز آب دیده افزون می‌شود وه که می‌آید چو ابر از گریه خود خنده‌ام
گر دهد دستم که یابم دولت پابوس او باشد این معنی دلیل دولت پاینده‌ام
❈۴❈
یار اگر بگسست جامی کسوت فقرم حرام گر بود یک بخیه بی‌پیوند او بر ژنده‌ام

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها