جامی:با اسیران نظری نیست تو را بر غریبان گذری نیست تو را
❈۱❈
با اسیران نظری نیست تو را
بر غریبان گذری نیست تو را
چون نیاری دگرم پیش نظر
گر نظر با دگری نیست تو را
❈۲❈
قول دشمن مشنو در حق من
که ز من دوست تری نیست تو را
سرم از خاک درت دور مکن
گر ز من درد سری نیست تو را
❈۳❈
خون دل بر مژه ام بست جگر
چند گویی جگری نیست تو را
در دلت ناله ما را چه اثر
از وفا چون اثری نیست تو را
❈۴❈
جامی از عشق بتان عار مدار
غیر ازین خود هنری نیست تو را
کامنت ها