جامی:خواهد تنم ز آتش دل سوخت خانه هم اینک رسید دود به روزن زبانه هم
❈۱❈
خواهد تنم ز آتش دل سوخت خانه هم
اینک رسید دود به روزن زبانه هم
در سینه عکس عارض و خال تو دید دل
مرغ آب یافت در قفس تنگ و دانه هم
❈۲❈
زینسان که گشت خانه ام از آب دیده پر
سیلاب خون برون رود از آستانه هم
در کوی تو نماند ز ما جز فسانه ای
ترسم که از میان برود این فسانه هم
❈۳❈
سوی تو ره نماند مرا بی بهانه ای
وای من آن زمان که نماند بهانه هم
گردی نشانه بود بر آن آستان ز ما
دردا که برد باد صبا آن نشانه هم
❈۴❈
جامی به پیش زلف و رخش یافت زان دو لب
ذوق صبوح و لذت شرب شبانه هم
کامنت ها