گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:ز فرقت تو چه گویم چه ناتوان شده‌ام ز قحط آب چمن چون شود چنان شده‌ام

❈۱❈
ز فرقت تو چه گویم چه ناتوان شده‌ام ز قحط آب چمن چون شود چنان شده‌ام
زمان وصل تو چون زود همچو برق گذشت ز نوک هر مژه من ابر خون‌فشان شده‌ام
❈۲❈
ز بس که گشته‌ام از فکر آن میان باریک ز چشم مردم باریک‌بین نهان شده‌ام
سموم هجر توام پی بر استخوان نگذاشت پی سگان درت مشتی استخوان شده‌ام
❈۳❈
بر آستان تو آمد سریر عزت من بر آستان که کم از خاک آستان شده‌ام
طفیل خیل سگانم تفقدی می‌کن به کوی تو دو سه روز که میهمان شده‌ام
❈۴❈
مگو که پیر شدی ترک عشق گو جامی که من به عشق تو پیرانه‌سر جوان شده‌ام

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها