گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:ز زلف تو رگی با جان و دل پیوسته می بینم ولی سررشته امید ازو بگسسته می بینم

❈۱❈
ز زلف تو رگی با جان و دل پیوسته می بینم ولی سررشته امید ازو بگسسته می بینم
عنان دل نمی بینم به دست خویشتن زان دم که گرد گل تو را از سنبل تردسته می بینم
❈۲❈
قدم لام است و بالایت الف زان دوست می دارم بلا را کاندرو لام و الف پیوسته می بینم
به سینه زخم تیغت تا فراهم آمد از مرهم در شادی و راحت بر دل و جان بسته می بینم
❈۳❈
چنان شد گرمرو گلگون اشک امشب که پیش او براق برق سیر آه را آهسته می بینم
بیا ای مرهم راحت که از تیغ فراق تو جگرها چاک و دلها ریش و جانها خسته می بینم
❈۴❈
کجا رستن توانی جامی از شوخی که زلفش را کمند گردن مردان از خود رسته می بینم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها