گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم هزار داغ به دل لاله زار را چه کنم

❈۱❈
جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم هزار داغ به دل لاله زار را چه کنم
ز خون دیده کنارم پر است بی لب یار کنار کشت و لب جویبار را چه کنم
❈۲❈
گرفتم آنکه کنم دیده را به گل مشغول درون جان و دل این خار خار را چه کنم
به طوف باغ غم روز را برم بیرون بلا و محنت شبهای تار را چه کنم
❈۳❈
غباری از ره آن مشکبو غزال رسید به جز عبیر کفن آن غبار را چه کنم
شکاف سینه توانم که بندم از مرهم تراوش مژه اشکبار را چه کنم
❈۴❈
ملولم از دو جهان بی جمال او جامی چو یار نیست به دست این دیار را چه کنم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۸۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ایرانی
2021-04-28T01:16:41
این غزل زیبا توسط زنده یاد محمودی خوانساری در برنامه نوایی از موسیقی ملی به زیبایی اجرا شده.