گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:هر زمان گویم که مهر او ز دل بیرون کنم لیک با خود بس نمی آیم ندانم چون کنم

❈۱❈
هر زمان گویم که مهر او ز دل بیرون کنم لیک با خود بس نمی آیم ندانم چون کنم
بوالعجب کاری که خلقی در پی درمان من من به فکر آنکه هر دم درد خویش افزون کنم
❈۲❈
گر نهم گریان سر اندر کوه بی لعل لبش سنگها را چشمه سازم چشمه ها را خون کنم
نقش بندم سوی او صد نامه مضمون سوز و درد اشک خونین را به رخ عنوان آن مضمون کنم
❈۳❈
جای تکبیر و دعا خواهم ز لیلی قصه خواند ناگه ار روزی گذر بر تربت مجنون کنم
خلق را بر مجمر غم دل بسوزانم چو عود ناله در چنگ فراقش گر بدین قانون کنم
❈۴❈
کشته شد جامی ز هجر افسانه وصلش چه سود مرغ بسمل کی زید صدبار اگر افسون کنم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها