جامی:تو در پرده نهان ای کعبه جان ز شوقت عالمی رو در بیابان
❈۱❈
تو در پرده نهان ای کعبه جان
ز شوقت عالمی رو در بیابان
تو گنجی و درین معموره هر دم
به جست و جوی تو صد خانه ویران
❈۲❈
نه غنچه ست این که از شرم جمالت
کشیده روی خود گل در گریبان
رسیدی بر سرم در پاکشان زلف
به راهت عمر من آمد به پایان
❈۳❈
ز گلزار مرادم بشکفد گل
چو گردد غنچه تنگ تو خندان
شوی درمان هر دردی که گویند
چو من گفتن نمی یارم چه درمان
❈۴❈
کشیدی دست باز از قتل جامی
ازین نیکی چرا گشتی پشیمان
کامنت ها