جامی:صوفی متاع صومعه رهن شراب کن پیرانه سر تلافی عهد شباب کن
❈۱❈
صوفی متاع صومعه رهن شراب کن
پیرانه سر تلافی عهد شباب کن
مستم ز نشئه می عشق پریوشی
بر یاد لعلش از دو سه جامم خراب کن
❈۲❈
عیب است لاف عشق جوانان و عهد شیب
موی سفیدم از می گلگون خضاب کن
بدنام و شهر رانده و رسوای عالمیم
ای پارسا ز صحبت ما اجتناب کن
❈۳❈
کسب کمال و فضل فضولی ست ای پسر
از عاشقان فضیلت عشق اکتساب کن
معنی یکی ست گر چه صور مختلف فتاد
این نکته را قیاس ز بحر و حباب کن
❈۴❈
جامی جناب پیر مغان قبله دعاست
هر چیز کالتماس کنی زان جناب کن
کامنت ها