گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:مرو زین چشم تر ای اشک خونین دمبدم بیرون شدم رسوا منه دیگر ز فرمانم قدم بیرون

❈۱❈
مرو زین چشم تر ای اشک خونین دمبدم بیرون شدم رسوا منه دیگر ز فرمانم قدم بیرون
به روز وصل خواهم چاک دل دوزم ز پیکانت که ماند شادی و عشرت درون اندوه و غم بیرون
❈۲❈
به صحرا وقت گل آن نیست لاله بلکه آتشها ز خاک داغداران فراقت زد علم بیرون
زدی بر لوح سیم از مشک تر نونی رقم یعنی نیاید خوشنویسان را چنین حرف از قلم بیرون
❈۳❈
نگویم راز آن لب گر چه خوردم خون ازو عمری بلی ندهد ز خم دردخورده باده نم بیرون
غمت از دل نرفت و رفت جان از تن نبوده ست آن که می گفتم غمت آید ز دل با جان به هم بیرون
❈۴❈
گرفت از تنگنای شهر هستی خاطر جامی چه بودی گر قدم ننهادی از ملک عدم بیرون

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۷۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها