جامی:گر چه تنگ آمد دل از فکر محال انگیختن هم به وصف آن دهان خواهم خیال انگیختن
❈۱❈
گر چه تنگ آمد دل از فکر محال انگیختن
هم به وصف آن دهان خواهم خیال انگیختن
نیست امکان باغبان گلشن فردوس را
از قد ناز تو نازک تر نهال انگیختن
❈۲❈
دوست دشمن بخت بی فرمان فلک نامهربان
چون توانم یارب اسباب وصال انگیختن
بلبل بی صبر و دل شد خاک در راه نیاز
همچنان گل بر سر غنج و دلال انگیختن
❈۳❈
صورت جان هست در آیینه رویت عیان
چیست چندین نقش ها از خط و خال انگیختن
بس که شکر می فشانی زان لب حاضر جواب
خوش بود پیش تو تقریب سؤال انگیختن
❈۴❈
جامی از خسرو همی گیرد طریق سوز و درد
طور او نبود خیالات کمال انگیختن
کامنت ها