گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:چون نیست بخت آنکه من یک دم شوم همراز تو با دیگران می کن سخن تا بشنوم آواز تو

❈۱❈
چون نیست بخت آنکه من یک دم شوم همراز تو با دیگران می کن سخن تا بشنوم آواز تو
چشمت چو خصم جان شود لب را بگو خندان شود تا ترک جان آسان شود بر عاشق جانباز تو
❈۲❈
خواهم ز تو گویم غمی لیکن ندارم محرمی کو بخت مقبل تا دمی سازد مرا همراز تو
نازی بکن ای غمزه زن گر چه رود جانم ز تن جان من و صد همچو من بادا فدای ناز تو
❈۳❈
تو طایر قدسی و کس بر تو ندارد دسترس گسترده ما دام هوس کین سو فتد پرواز تو
صد دل شکار خود کند صد رخنه در جان افکند از غمزه چون ناوک زند چشم شکارانداز تو
❈۴❈
چون پرده بگشایی ز رو جامی فتد در گفت و گو تو گلشن حسنی و او مرغ سخن پرداز تو

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها