گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:ای جاودان به صورت اعیان برآمده گاهی نموده ظاهر و گه مظهر آمده

❈۱❈
ای جاودان به صورت اعیان برآمده گاهی نموده ظاهر و گه مظهر آمده
از روی ذات طاهر و مظهر یکی ست لیک در حکم عقل این دگر آن دیگر آمده
❈۲❈
بی صورت است عشق ولی عشق صورتش غالب شده به کسوت صورت درآمده
معروف عارفان ست به هر صورتی که هست در چشم منکران چه غم از منکر آمده
❈۳❈
در موطن ظهور و بطون نیست غیر او هر چند کز ظهور و بطون برتر آمده
گاهش کشیده جاذبه عاشقی عنان با داغ عاشقان بلاپرور آمده
❈۴❈
گاهش گرفته جلوه معشوقی آستین بر شکل دلبران پری پیکر آمده
یکجا نشسته بر سر صدر جلال و جاه وز جمله سروران جهان بر سر آمده
❈۵❈
یکجا فکنده خرقه فقر و فنا به دوش محتاج وار حلقه زنان بر در آمده
هر جا پی نظاره ستاده ست منتظر منظور هم خود است که بر منظر آمده
❈۶❈
بنموده روی بهر تماشای عاشقان وانگه گشاده چشم و تماشاگر آمده
همراه وحی گشته و روح القدس شده پیغام خود رسانده و پیغمبر آمده
❈۷❈
بحری ست متفق که ز اوصالف مختلف باران و قطره و صدف و گوهر آمده
بیرون ز عشق و عاشق و معشوق هیچ نیست این هر دو اسم مشتق و آن مصدر آمده
❈۸❈
مشتق چو نیک درنگری عین مصدر است کاندر صفات ظاهر خود مضمر آمده
نشکفته است جز گل وحدت به باغ عشق هر چند گاهی اصفر و گه احمر آمده
❈۹❈
جامی ندید رنگی ازان گل عجب مدار کز غم کبود جامه چو نیلوفر آمده

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها