جامی:به لطف قد ره دلها زد آن مه زهی لطف قد اعلی الله قدره
❈۱❈
به لطف قد ره دلها زد آن مه
زهی لطف قد اعلی الله قدره
به هر وجهی سخن زان روی گویم
که خوش باشد سخن های موجه
❈۲❈
مرا با آن دهان سریست پنهان
کسی از سر درویشان چه آگه
به حلق تشنه ام تیغ تو بگذشت
دم بسمل چو آب الحمدلله
❈۳❈
نمی رفتم به جز راه سلامت
تو را دیدم به راه افتادم از ره
غم عشقت درآمد از در و بام
بلی دیوار ما را یافت کوته
❈۴❈
چو طنبور از تو نالان بود جامی
فراقت زاد فی الطنبور نغمه
کامنت ها