گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:آفتاب حسن طالع شد چو افکندی نقاب حسن طالع بین که دیدم آن رخ چون آفتاب

❈۱❈
آفتاب حسن طالع شد چو افکندی نقاب حسن طالع بین که دیدم آن رخ چون آفتاب
در خیال خط مشکین تو با عارض به هم دمبدم چشم تر ما می زند نقشی بر آب
❈۲❈
خاک آن در زیر سر شبها غنودن دولتی ست عمر بگذشت و ندیدم هرگز این دولت به خواب
می کند هر دم دل بیهوشم آن لب ها هوس مست رفت از دست و دارد همچنان ذوق شراب
❈۳❈
داغ دل را آه های آتشین باشد نشان دود روزن می دهد آگاهی از سوز کباب
من که در میخانه با دردی کشان هم خانه ام خانه ام خواهد شد آخر در سر می چون حباب
❈۴❈
گفته جامی نگیرد چون زر خالص رواج جز به اکسیر قبول طبع شاه کامیاب

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها