جامی:چون نصیب ما نشد وصل حبیب ما و درد بی نصیبی یا نصیب
❈۱❈
چون نصیب ما نشد وصل حبیب
ما و درد بی نصیبی یا نصیب
درد دوری زان در از من پرس و بس
محنت غربت نداند جز غریب
❈۲❈
گر چه از نزدیک خوب است آن دو رخ
دور بهتر باشد از چشم رقیب
کی توان سودای عاشق را علاج
ترک این ماخولیا کن ای طبیب
❈۳❈
شحنه را گر درد دین بودی زدی
گردن واعظ به شمشیر خطیب
روی خود بنمایمت گفتی ز دور
کاش بودی این سعادت عن قریب
❈۴❈
ناله جامی ز شوقت دور نیست
زانکه تو برگ گلی او عندلیب
کامنت ها