جامی:عشق جانان نهاد خوان بلا ای جگرخوارگان صلاست صلا
❈۱❈
عشق جانان نهاد خوان بلا
ای جگرخوارگان صلاست صلا
گر نگوید جواب بوسه بلی
زان بلا شیوه قانعیم به لا
❈۲❈
خط بر آیینه رخش زنگی ست
که دل و دیده را ازوست جلا
با خیالش من از میان رفتم
صار منی خیاله بدلا
❈۳❈
حیرت عشق راه عقلم زد
ارشدونی معاشرالعقلا
چاره کار من که داند ساخت
جز خدا عز شانه و علا
❈۴❈
فضل جامی بس این قدر که کند
خوشه چینی ز خرمن فضلا
کامنت ها