گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:دردمندم عاجزم بیمار و تنها و غریب حال خود مشروح گفتم وقت لطف است ای طبیب

❈۱❈
دردمندم عاجزم بیمار و تنها و غریب حال خود مشروح گفتم وقت لطف است ای طبیب
هر شفا در حقه غیب است و آن در دست توست حقه بگشا و کرامت کن شفایی عن قریب
❈۲❈
جوشش دریای فضلت نیک و بد را شامل است گرچه از بد بدترم حاشا که مانم بی نصیب
عاشق بیمار را وصل حبیب آمد علاج زآستانت چون روم چون هم طبیبی هم حبیب
❈۳❈
با تو دستاویز من تنهایی و غربت بس است با غریبان لطف و رحمت نیست از خویت غریب
عمر شیرین عیش خوش از دولت وصل تو بود لا بقائی بعده یحلو و لا عیشی یطیب
❈۴❈
بنده جامی را به مسکینان این درگاه بخش استجب هذاالدعا فی شانه یا مستجیب

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۹۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها