جامی:دل ز مهر دیگران برداشتی در دل ما مهر دیگر کاشتی
❈۱❈
دل ز مهر دیگران برداشتی
در دل ما مهر دیگر کاشتی
در چه افکندی دلم را زان ذقن
از جفا مویی فرو نگذاشتی
❈۲❈
شمع رخ کردی نهان از آه من
آه من باد هوا انگاشتی
طعن خودرایی زدی بر عاشقان
عاشقان را همچو خود پنداشتی
❈۳❈
خوش شد از جنگ تو وقت من مگر
گیرمت در بر به وقت آشتی
نوبت شاهی زدی در ملک حسن
ز آتش دلها علم افراشتی
❈۴❈
جامی آخر کشته تیغش شدی
سر در آن کردی که در سر داشتی
کامنت ها