جامی:ای که از شاخ گل لطیف تری روی خود بین به گل چه می نگری
❈۱❈
ای که از شاخ گل لطیف تری
روی خود بین به گل چه می نگری
خاک پایت شدن چه سود کند
چون تو از سرکشی نمی گذری
❈۲❈
گر ز اغیار پوشمت چه عجب
که مرا چشم روشن دگری
یار با ما و ما به گرد جهان
آه ازین غافلی و بی خبری
❈۳❈
ره به کوی وصال آسان است
گر کند نور عشق راهبری
شیر گردون نشایدم سگ کوی
گر مرا از سگان خود شمری
❈۴❈
جامی از بندگان خاصه توست
نیست زین عاشقان دربدری
کامنت ها