گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:مرا بس بر سر میدان عشاق این سرافرازی که روزی پیش چوگانت کنم چون گوی سربازی

❈۱❈
مرا بس بر سر میدان عشاق این سرافرازی که روزی پیش چوگانت کنم چون گوی سربازی
چو سرها بر سر میدانت اندازند مشتاقان همه تن سر شوم چون گوی از شوق سراندازی
❈۲❈
بود گوی سرم را با خم چوگان تو حالی به یک چوگان چه باشد گر به حال گوی پردازی
درین میدان فیروزه برآید مهر هر روزه به شکل گوی زر باشد به چوگانیش بنوازی
❈۳❈
فلک می گوید اللهم سلم از قفای تو چو رخش تیزگام اندر قفای گوی می تازی
به تنهایی فکن گوی سرم را در خم چوگان درین میدان نخواهم دیگری را با تو انبازی
❈۴❈
مکحل گشت چشم جامی از خاک سم اسپت چو چشم انجم از گرد سپاه شاه ابوالغازی
سپهر مکرمت سلطان حسین آن کز دل روشن کند با آفتاب معدلت چون صبح دمسازی
❈۵❈
بقایش باد چندان کان درین کاخ پرآوازه کند با صور محشر نوبت ملکش هم آوازی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۹۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها