جامی:به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی نماید، از مژه مجنون روان کند سیلی
❈۱❈
به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی
نماید، از مژه مجنون روان کند سیلی
سکون و صبر چه امکان چو بست قاید عشق
زمام خاطر مجنون به محمل لیلی
❈۲❈
پی دعای فراغت ز عشق مجنون را
به کعبه برد پدر با صد آه و واویلی
گرفت حلقه که یارب به حق این خانه
که هر دمم سوی لیلی زیاده ده میلی
❈۳❈
به آب زمزم اگر شست خرقه زاهد شهر
چه سود ازان چو ندارد طهارت ذیلی
گهی که بار دل خویش بر تو پیمایم
به عرض ارض و سماوات بایدم کیلی
❈۴❈
عنان دل به کف توست بنده جامی را
اگر چه صف زده خوبان ز هر طرف خیلی
کامنت ها