جامی:صلای باده زد پیر خرابات بیا ساقی که فی التاخیر آفات
❈۱❈
صلای باده زد پیر خرابات
بیا ساقی که فی التاخیر آفات
من و مستی و ذوق می پرستی
چه کار آید مرا کشف و کرامات
❈۲❈
می و نقل است ورد من شب و روز
بنامیزد زهی اوراد و اوقات
سلوک راه عشق از خود رهایی ست
نه قطع منزل و طی مقامات
❈۳❈
جهان مرآت حسن شاهد ماست
فشاهد وجهه فی کل ذرات
سعادت خواهی از عادت گذر کن
که ترک عادت است اصل سعادات
❈۴❈
مزن بیهوده لاف عشق جامی
فان العاشقین لهم علامات
کامنت ها