گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:ای ز خاک قدمت چشم مرا بینایی چشم بد دور ز روی تو که بس زیبایی

❈۱❈
ای ز خاک قدمت چشم مرا بینایی چشم بد دور ز روی تو که بس زیبایی
ای خوش آن دیده که اول به رخت می افتد بامدادان که به صد جلوه برون می آیی
❈۲❈
لطف و انعام تو عام است ندانم که چرا هیچ گه بر من درویش نمی بخشایی
سوز من روشنت آن دم شود ای شمع چگل که شبی سوخته باشی به غم تنهایی
❈۳❈
گر نیرزم به جوابی چو سلامت گویم چشم دارم که به دشنام زبان بگشایی
چند سودای بتان وای ازین خون خوردن تا به کی طعن کسان آه ازین رسوایی
❈۴❈
عقل گفتا نرسد وصل سلاطین به گدا بیش ازین در طلبش عمر چه می فرسایی
عشق فریاد برآورد که ای عقل خموش بس بود لذت درد طلب و جویایی
❈۵❈
جامی از خیل سگان یا ز غلامان باشد بنده حلقه به گوش است چه می فرمایی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۹۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها