گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلیمی جرونی:شنیدستم که یک باری جوانی دل خود داده بد با دلستانی

❈۱❈
شنیدستم که یک باری جوانی دل خود داده بد با دلستانی
دلش چون گیسویش همواره در تاب نه روز آرام بودش نی به شب خواب
❈۲❈
بسی کوشید تا من بعد ده سال به وصلش رهنمونی کرد اقبال
چو خلوت کرد و با محبوب بنشست طمع می خواست تا سویش کشد دست
❈۳❈
که ناگه آن پری در لرزه افتاد دل عاشق شد از این غصه ناشاد
بدو گفت از که می ترسی غمی نیست که اینجا هیچ کس نامحرمی نیست
❈۴❈
جوابش داد آن معشوق عاقل که ای عاشق مرو پر از پی دل
که مخلوق ار چه اینجا نیست ظاهر ندارم شک که خالق هست حاضر
❈۵❈
چو گفت این عاشق از غیرت برافروخت و زان آتش هوای خویشتن سوخت
که تا دانی که هر کو هست با دوست نباشد شک که لاشک دوست با اوست
❈۶❈
میفت از ره مخور بازی به شاباش به هر حالی که هستی با خدا باش

فایل صوتی شیرین و فرهاد بخش ۸۴ - حکایت

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها