سلیمی جرونی:سیوم پند این بود ای سرو آزاد که بر حسن و جوانی پر مشو شاد
❈۱❈
سیوم پند این بود ای سرو آزاد
که بر حسن و جوانی پر مشو شاد
ز من بشنو سخن تا می توانی
مشو مغرور، بر حسن و جوانی
❈۲❈
خرد را با جوان، بیگانگی دان
جوانی شاخی از دیوانگی دان
به ملک عاقلی باشد امیری
جوانی را به سر کردن به پیری
❈۳❈
جوانا پرستم بر خویش مپسند
که از پیران شنیدستم من این پند
که نبود در جوانی غیر مستی
غم پیری، جوانی خور که رستی
❈۴❈
بنه روز جوانی بهر خود برگ
جوان تا پیر باشد، پیر تا مرگ
جوانی را که از وی در عذابی
غنیمت دان که مشکل بازیابی
❈۵❈
مباش از کار و کرد خویش خشنود
که غفلت نقد عمرت جمله بر بود
جوانی را کزو هستت حسابی
گه پیری، خیالی دان و خوابی
کامنت ها