کمالالدین اسماعیل:چه داری ای دل؟ از این منزل ستم برخیز چو شیرمردان از زیر بار غم برخیز
❈۱❈
چه داری ای دل؟ از این منزل ستم برخیز
چو شیرمردان از زیر بار غم برخیز
گذشت دور جوانی هنوز در خوابی
شب دراز بخفتی، سپیده دم برخیز
❈۲❈
صدای نفخۀ صورت بگوش دل برسید
چو غافلان چه نشینی به زیر و بم؟ برخیز
نخست پشت خمیده شود، چو برخیزند
چو روزگار ترا پشت داد خم، برخیز
❈۳❈
ز بیش و کم چو ترازو مباش زیر و زبر
مکن تدنق و از بند بیش و کم برخیز
گرت هواست که چون آفتاب نور دهی
چو شمع تا به سحرگه بیک قدم برخیز
❈۴❈
قوای نفس تو خون ریز و مفسدند بطبع
تو از میان چنین قوم متهم برخیز
چهار ضد را با هم تزاحمست اینجا
تو خلوتی طلب، از جای مزدحم برخیز
❈۵❈
نه جایگاه نشستست این خراب آباد
چو باد از سر دود و غبار و نم برخیز
ز پای حرص بننشسته ای دمی یک روز
بپای عذر شبی از سرندم برخیز
❈۶❈
چو کوس هرکه شکم بنده گشت، زخم خورد
گرت بلای شکم نیست، چون علم برخیز
مساز دام مگس گیر بر ره ضعفا
چو عنکبوت، تو نیز از سر شکم برخیز
❈۷❈
طرب سرای بهشت از پی تو ساخته اند
چرا نشسته ای از غم چنین دژم؟ برخیز
فرشتگان فلک سجده می برند ترا
نشسته ای ز سگان می کشی ستم، برخیز
❈۸❈
ز محدثات بنگذشته کی قدم باشد؟
تویی حجاب بزرگ، از ره قدم برخیز
بخاک توده فرود آمدی و بنشستی
تو بیش از اینی ای صدر محتشم، برخیز
❈۹❈
اگرچه اینجا از خاک خوارتر شده ای
بشهر تو چو تو کس نیست محترم، برخیز
چو هیچ دردسری از تو دفع می نکند
مکش تو بیهده دردسر حشم، برخیز
❈۱۰❈
مخر غرور دم صبح و دام شب، زنهار
نه مرغ زیرکی؟ از راه دام و دم برخیز
نتیجۀ طمع وخشم، مدح و ذم باشد
فرشته خو شو وز بند مدح و ذم برخیز
❈۱۱❈
به تیغ جورت اگر پی کنند همچو قلم
بسر بخدمت این راه، چون قلم برخیز
به مردمی و هنر آدمی مکرم شد
چو بر تو خود نکشیدند این رقم، برخیز
❈۱۲❈
تو کیستی که بری نام مردمی؟ بنشین
تو چیستی که زنی لاف از کرم؟ برخیز
نخواهی آنکه چو سکه قفای گرم خوری
مکوب آهن سرد، از سر درم برخیز
❈۱۳❈
نه زیرکان همه برخاستند از سر خویش
چو لاف میزنی از زیرکی، توهم برخیز
دمی ز عمر تو صد جان نازنین ارزد
بهرزه ضایع کردیش دم بدم برخیز
❈۱۴❈
چو پیر گشتی یا ایها المزمل خوان
نه جای وقت صبوحست ای صنم برخیز
بساط عمر ابد از پی تو گسترده ست
بکوش با خود و از شه ره عدم برخیز
❈۱۵❈
چنین نشسته بدینجات هم بنگذارند
باختیار خود از پیش لاجرم برخیز
بصبحدم که درآیی ز خواب مستی طبع
بیاد دار که چندت بگفته ام برخیز
کامنت ها