کمالالدین اسماعیل:مجلس محترم همام الدّین ای دلم بستۀ اشارت تو
❈۱❈
مجلس محترم همام الدّین
ای دلم بستۀ اشارت تو
خاطر تیز ارسطاطالیس
قاصر و عاجز از مهارت تو
❈۲❈
دیرها رفت تا که منتظرم
تا که آرد بمن بشارت تو؟
نامه باری همی نویس که جان
برخی آن خط و عبارت تو
❈۳❈
گوئیا نیست بر قرار چنان
حال وسواس و استشارت تو
وان دوشنبه بروزه بودن تو
وان هر آدینۀ زیارت تو
❈۴❈
وآن بتنها در آبریز شدن
نیم شبها ز بس جسارت تو
آن دیانت کجا رعا کردی؟
که بدزدید آن بصارت تو؟
❈۵❈
جامۀ من که بیست بیش ارزید
بعد شش ساله استجارت تو
قصبی شد که شش نمی ارزد
چشم بد دور از تجارت تو
کامنت ها