گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:زین پس نبیند این دل من روی خوشدلی بر بسته کشت راه من از کوی خوشدلی

❈۱❈
زین پس نبیند این دل من روی خوشدلی بر بسته کشت راه من از کوی خوشدلی
غمگین دلم که خوی گر درد و محنت است تا غم بود کجا نگرد سوی خوشدلی؟
❈۲❈
بی بر بماند کشت امیدم از آنکه نیست آب حیات را مدد از جوی خوشدلی
چون مجمر ار چه سینۀ تنگم پر آتشست زین سوخته جگر ندمد بوی خوشدلی
❈۳❈
در عرصۀ وجود اگر چه بسر دوم چوگان قامتم بنزد گوی خوشدلی
این طرفه بین که در دل تنگم هزار غم گنجید و می نگنجد یک موی خوشدلی
❈۴❈
بگرفت های های گرستن همه جهان بنشست با دو بانگ و هیاهوی خوشدلی
چاووش ناله در همه آفاق بانگ زد وای دلی که هست هواجوی خوشدلی
❈۵❈
نه غم شکیبد از من و نه من ز غم کنون کز سر برون شدست مرا خوی خوشدلی
از بس بلا و غصّه که بر یکدگر نشست در دل نماند جای تکاپوی خوشدلی
❈۶❈
سیمرغ خوشدلی پس قاف عدم گریخت جز نقش نیست صورت نیکوی خوشدلی
الّا اگر چو خوشدلی اندر عدم شود ورنه، نبیند این دل من روی خوشدلی

فایل صوتی قصاید شمارهٔ ۱۸۲ - وله ایضاً

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها