گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:لبالبست دهانم زماجرایی چند که جز که با لب خود با کسی نیارم گفت

❈۱❈
لبالبست دهانم زماجرایی چند که جز که با لب خود با کسی نیارم گفت
شکایتی که از ابنای عصر هست مرا بگویم و نکنم شرم، نی نیارم گفت
❈۲❈
زبان زنطق فرو بسته ام بمهر سکوت نه آنکه طبع ندارم، بلی نیارم گفت
زیم آنکه نماندست دوستی محرم ز صد هزار غم دل یکی نیارم گفت
❈۳❈
بترک شعر بگفتم، چرا؟ از آنکه دروغ ز حد ببردم و یک راست می نیارم گفت
سزای یک یکشان آنچنان که من دانم کسی نداند گفتن، ولی نیارم گفت
❈۴❈
سخن چگونه توان گفت کاهل این ایّام سزای مدح نیند و هجی نیارم گفت

فایل صوتی قصاید شمارهٔ ۲۶ - و قال ایضاً

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها