گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:ای که از درّ درج مدحت تو عقد بر گردن جهان بستند

❈۱❈
ای که از درّ درج مدحت تو عقد بر گردن جهان بستند
بارگاه ترا قضا و قدر از نهم چرخ سایبان بستند
❈۲❈
چرخ را بر درت به میخ نیاز همچو شفشه بر آستان بستند
بر عروسان نطق عقد گهر زان سر کلک درفشان بستند
❈۳❈
از تف خاطرت زخیط الشّمس تب گردوه بریسمان بستند
چرخ چون جلوه گاه قدر تو شد تتقی از شفق برآن بستند
❈۴❈
از دو دست تو کان دو بحر آمد کان و دریا در دکان بستند
نقشبندان فکر مدح ترا برفراز طراز جان بستند
❈۵❈
مسرعان ولایت علوی در سر کلک تو عنان بستند
خوشه چینان خرمن ملکوت طرف از آن کلک غیب دان بستند
❈۶❈
از پی جلوه گاه دیدارت کلّۀ سبز آسمان بستند
مهر مهر ترهر دهان که شکست میخ دندان بر آن دهان بستند
❈۷❈
جز بمدحت کسی زبان نگشاد که نه چون پسته اش زبان بستند
انجم از بیم آتش قهرت آب در راه کهکشان بستند
❈۸❈
از نهیب نقابی از شب و روز بر رخ گردش زمان بستند
چرخ و انجم ز شوق حضرت تو جان کمروار بر میان بستند
❈۹❈
دشمنانت ندانم از چه سبب کین تو در دل و روان بستند
بهر دفع خیال تیغ تو آب در حوالی دیدگان بستند
❈۱۰❈
می ندانند کاخر از چه سبب بند بر پای آن جوان بستند
سرفرازا بخدمت آوردم حسب حالی ردیف آن بستند
❈۱۱❈
کم از آن قطعه نیست اینکه ازو های و هویی در اصفهای بستند
سرفرازا منجّمان بدروغ تهمتی بر ستارگان بستند
❈۱۲❈
اثر اندر حسود پیدا کرد آن سخن ها بر قران بستند
برد آنرا که بردنی بد باد گر ز طوفان برو گمان بستند
❈۱۳❈
تا که گویند بهر مقدم گل کلّه از شاخ ارغوان بستند
جاودان زی که دولت و عمرت با ابد عهد جاودان بستند
❈۱۴❈
بهر قربان عید خصم ترا اندرین کنج خاکدان بستند

فایل صوتی قصاید شمارهٔ ۶۱ - وله یمدح المولی رکن الدّین صاعد

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها