گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:خورشید چرخ شرع که نور چراغ فضل الّا ز شمع خاطر تو مقتبس نبود

❈۱❈
خورشید چرخ شرع که نور چراغ فضل الّا ز شمع خاطر تو مقتبس نبود
در چشم همّت تو بمیزان اعتبار گوی زمین موازن پرّ مگس نبود
❈۲❈
گردی ز خاک مرکب تو باد نداشت کورا دو اسبه مردم چشمم ز پس نبود
جان در تنم که دست نشان هوای تست بی آرزوی خدمت تو یک نفس نبود
❈۳❈
چشمم بآب چشم تیمّم از آن کند کاینجا بخاک پای توش دسترس نبود
رفتست التماس حضورم ز خدمتت والحق مرا زبخت جز این ملتمس نبود
❈۴❈
چرخ و ستاره در هوش خدمت تواند برمن چه ظن بری که مرا این هوس نبود
زان باز مانده ام که ز اسباب ره مرا جز نالۀ درای و فغان جرس نبود
❈۵❈
رخ سوی شاه شرع نهادم پیاده لیک در پای پیل ماندم از آن کم فرس نبود
من بنده را که ساکن خاک درت بدم آنگه که در دیار وفا هیچکش نبود
❈۶❈
سر باریم تغیّر رای تو در خورست؟ حرمان دست بوس تو انصاف بس نبود؟

فایل صوتی قصاید شمارهٔ ۶۹ - ایضاً له

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها