گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:دل غنچه را باز این غم گرفتست که پشت بنفشه چرا خم گرفتست

❈۱❈
دل غنچه را باز این غم گرفتست که پشت بنفشه چرا خم گرفتست
نقاب از رخ او بخواهد گشودن صبا غنچه را زان فرادم گرفتست
❈۲❈
چمن را خط سبزه منشور ملکست که اقلیم شادی مسلّم گرفتست
مگر چشم من دید در خواب نرگس که چشمش ز چشمم چنین نم گرفتست
❈۳❈
مزاج گل از مشک و می شد سرشته کزن بوی و زان رنگ در هم گرفتست
شد از زلف یارم بشولیده کارش بنفشه ازین روی ماتم گرفتست
❈۴❈
رضا داد لاله بخون پیاله که خونش گرفتست و محکم گرفتست
همه راز دل غنچه با باد گوید تو آن ساده دل بین که محرم گرفتست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عین. ح
2019-09-23T15:03:37
«شد از زلف یارم بشولیده کارش» درست است زیرا ضمیر «ش» به بنفشه برمی‌گردد؛ نه به شاعر:شد از زلف یارم بشولیده کارشبنفشه ازین روی ماتم گرفتست
nabavar
2018-03-22T01:53:50
اشتباه نوشتاریکزآن بوی و زان رنگ در هم گرفتستشد از زلف یارم بشولیده کارم