گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:سحرگهان که ز بهر صبوح برخیزم هزار فتنه ز هر گوشه یی برانگیزم

❈۱❈
سحرگهان که ز بهر صبوح برخیزم هزار فتنه ز هر گوشه یی برانگیزم
چو خطّ دوست زنم دست در گل و سوسن چو زلف یار بسر و سهی در آویزم
❈۲❈
بدان امید که با یار خلوتی سازم ز باده مست شوم تا ز خویش بگریزم
چو زلف یار بپایش درافتم از سر ذوق شکسته بسته و آنگه درست برخیزم
❈۳❈
میست آن لب چون لعل و من ز آتش عشق همه تن آب شوم تا بمی بر امیزم
ستارگانرا دندان بکام در شکنم بگاه عربده گر با سپهر بستیزم
❈۴❈
چو می بدست بود از جهان نیندیشم چو یار یار بود از فلک نپرهیزم
جهان خراب شود گر من اندرین مجلس ز نیم خوردة خود جرعه بر جهان ریزم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها