کمالالدین اسماعیل:ای باد صبا خبر چه داری؟ از زلف بتم اثر چه داری؟
❈۱❈
ای باد صبا خبر چه داری؟
از زلف بتم اثر چه داری؟
از غمزۀ او دلم جدانیست
زان بیماران خبر چه داری؟
❈۲❈
گر مردم چشم من نیی تو
بر خاک درش گذر چه داری؟
بوی سر زلف و خاک کویش
دانم داری دگر چه داری؟
❈۳❈
ما را ببهای نیک بفروش
زین جنس متاع هر چه داری
دل را بجز این دو نیست حاجت
از تو مثلا خود ارچه داری
❈۴❈
از من بریار بر پیامی
تو خود بجزین هنر چه داری؟
گو از تو چو حال من چنین شد
دریاب، غمی بخور، چه داری؟
❈۵❈
گر هست ترا بکشتنم رای
تعجیل کن ای پسر چه داری؟
بی فایده صد هزار دل را
سر گشته بزلف در، چه داری؟
❈۶❈
در بسته میان بعشوه ما را
بر هیچ نه چون کمر، چه داری
بد عهدی و جور و یار دیگر
کردی همه، زین بترچه داری؟
❈۷❈
بردی دل و صبر و جان، نگویی
تا چشم هنوز بر چه داری؟
ترسم که جوابم این فرستی
دانم که تو خود سر چه داری
❈۸❈
جان و دل و صبر هیچ باشد
اندیشه بکن که زرچه دادی؟
کامنت ها