کمالالدین اسماعیل:هر که رخسارش آرزو کردست گل بر بارش آرزو کردست
❈۱❈
هر که رخسارش آرزو کردست
گل بر بارش آرزو کردست
بی خودیّ دلم بجای خودست
زانکه دیدارش آرزو کردست
❈۲❈
تا گرفتار هجر اوست دلم
مرگ صد بارش آرزو کردست
گو بیا حال من نخست ببین
هر که این کارش آرزو کردست
❈۳❈
عشق بی رنج هر که می طلبد
گل بی خارش آرزو کردست
در بر من دلی جگر خوارست
که غم یارش آرزو کردست
❈۴❈
می گریزد بسایۀ زلفش
باد گلزارش آرزو کردست
عقل سودای وصل او نپزد
گر چه بسیارش آرزو کردست
❈۵❈
اشک چون نار دان که می بارم
چشم بیمارش آرزو کردست
کامنت ها