کمالالدین اسماعیل:بازم لباس صبر به صد پاره کردهای بازم ز کوی عافیت آواره کردهای
❈۱❈
بازم لباس صبر به صد پاره کردهای
بازم ز کوی عافیت آواره کردهای
ترسم خجل شوی اگرت آورم بروی
آن جورها که بر من بیچاره کردهای
❈۲❈
هرچ آسمان به خنجر مرّیخ میکند
تو در زمین به غمزهٔ خونخواره کردهای
خود با دل تو لابۀ ما سودمند نیست
گویی به رغم ما دلی از خاره کردهای
❈۳❈
گویند رستخیز به هم برزند جهان
این بازیی ات خود که تو صدباره کردهای
کو داد و داوری؟ که کنم بر تو من درست
تا بیسبب چرا دل من پاره کردهای
❈۴❈
گفتی که رایگان غم من میخوری نه بس
الحق تو این شگرفی همواره کردهای
کامنت ها