گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:بیمار فراق تو بحالیست در دور تو عافیت محالیست

❈۱❈
بیمار فراق تو بحالیست در دور تو عافیت محالیست
در عهد تو کس نشان ندادست کآسود کیست پا وصالیست
❈۲❈
بر چهرۀ روزهای گیتی روز من تیره روز، خالیست
رخ چون که و دل ز عشق جو جو هر عاشقی از تو در جوالیست
❈۳❈
در خشم شوی ز هر چه گویم ای دوست، مرا ز تو سوالیست
بابنده چنینی یا ترا خود ز افسانۀ عاشقان ملالیست؟
❈۴❈
از گردش چرخ هر زمانم بر دست غم تو گوشمالیست
مه گفت: من و رخ تو، آری اندر سر هر کسی خیالیست
❈۵❈
می بر بندی به زر میان را با انکه چو من ضعیف حالیست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عین. ح
2021-04-18T01:24:39
مصراع دوم این بیت نادرست است: در عهد تو کس نشان ندادست/کآسود کیست پا وصالیست. احتمالا باید چنین باشد: کآسودگی‌ایست، یا وصالیست