گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:دل من ار بغمت خوشتر از زبان تو نیست ز روی تنگی باری کم از دهان تو نیست

❈۱❈
دل من ار بغمت خوشتر از زبان تو نیست ز روی تنگی باری کم از دهان تو نیست
تنم چو موی شد از عشق و خرّمم آری که هیچ فرق میان من و میان تو نیست
❈۲❈
بگیر یک ره و سخنم بخویشتن درکش که چفته قامتم آخر کم از کمان تو نیست
ببوسه یی دهنم خوش کن و بده کامم که هست سودرهی و در آن زیان تو نیست
❈۳❈
شعاع خورشید ارچند خار دیده نهد هزار چون او یک گل ز گلستان تو نیست
قد بلند و رخ خوب سرو و گل را هست و لیک هیچ دور احسن و لطف آن تو نیست
❈۴❈
دلم ببردی و شاید که گر همه جانست مرا دریغ از آن چشم ناتوان تو نیست
دلا، دلم ز تو بگرفت زانکه در عالم اسیر عشق بسی اندوکس بسان تو نیست
❈۵❈
ز من چه پرسی چندین که یار کیست فلان؟ چو روشنست ترا این قدر که آن تو نیست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عین. ح
2021-04-18T01:34:28
«سخنم»در بیت سوم باید «سختم» باشد. این مصراع هم اشکال‌های فاصله‌گذاری‌اش معنا را مختل کرده‌اند: «و لیک هیچ دور احسن و لطف آن تو نیست» که صحیحش این‌گونه باید باشد: «ولیک هیچ دو را حسن و لطفِ آنِ تو نیست»