گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:اهل تو بازار گوهر بشکند زلف تو ناموس عنبر بشکند

❈۱❈
اهل تو بازار گوهر بشکند زلف تو ناموس عنبر بشکند
درّ دندان تو خون صف برکشد شکّر اندر قلب لشکر بشکند
❈۲❈
رنگ خون پیدا شود بر چهره ات چون صبا زلف ترا سربشکند
هر که در بندد دری در کوی صبر حلقة زلف تو آن در بکشد
❈۳❈
پیش قدّ و خطّ تو نقّاش چین هر زمان پرگار و مسطر بشکند
ز آرزوی آن دوتا مشکین رسن ماه نو خود را چو چنبر بشکند
❈۴❈
ترسم این سرها که دارد زلف تو توبت من بار دیگر بشکند
هر که او در انتظار وصل تست روزگارش دل بغم در بشکند
❈۵❈
روزی از ناگه دل دیوانه ام در جهد وان مهر شکّر بشکند
راستی را از تو باید خواست آب هرکه او را لقمه در بر بشکند
❈۶❈
از دهانت کام دل حاصل کند و ارزوی جان غم خور بشکند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عین. ح
2021-04-19T00:46:41
در بیت اول «اهل» باید «لعل» باشددر بیت دوم «خون» باید «چون» باشد