گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:شب نیست کم ز هجر تو صد غم نمی رسد اشکم بچار گوشۀ عالم نمی رسد

❈۱❈
شب نیست کم ز هجر تو صد غم نمی رسد اشکم بچار گوشۀ عالم نمی رسد
اندر تو کی رسم؟ که نسیم سحرگهی در گرد آن کلالۀ پر خم نمی رسد
❈۲❈
در چشم من برست قد سرو پیکرت زان پلک چشمهام فراهم نمی رسد
از بس که خاک کوی تو دردیده ها کشند جز گرد از او بدین دل پر غم نمی رسد
❈۳❈
فریاد من نمی رسی و این دل غمین از خشک ریش هجر بمرهم نمی رسد
شکرست اگر نمی رسدم مژدۀ وصال باری بلا و محنت و غم کم نمی رسد
❈۴❈
گویم کزین سپس ندهم دامنت ز دست گفتن کنون چه سود که دستم نمی رسد؟
دشوار امید وصل توان داشت کز فراق ماهی بر آمد و خبری هم نمی رسد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها