کمالالدین اسماعیل:نام تو بر زبان من باشد شکر اندر دهان من باشد
❈۱❈
نام تو بر زبان من باشد
شکر اندر دهان من باشد
ای خوشا زندگی که من دارم
اگر آن لعل جان من باشد
❈۲❈
ندهم بوسه جز که بر لب خویش
گر دهان تو زان من باشد
عاشق زلف و فتنۀ رویت
هر که باشد بسان من باشد
❈۳❈
آنکه گوش فلک کند سوراخ
حلقهای فغان من باشد
و آنکه تا جاودان بخواهد ماند
در جهان داستان من باشد
❈۴❈
گفتم: آن دل که از منش داری
گر نباشد زیان من باشد
گفت: جایی نمی رود دل تو
ور رود در ضمان من باشد
❈۵❈
در سر آستینت ار نبود
بر در آستان من باشد
خانگی دوش با دلم می گفت
غم که از دوستان من باشد
❈۶❈
که مرا وصل گفت: باز مگرد
از فلان تا نشان من باشد
غزلکهای این چنین موزمون
بیشتر در قبان من باشد
کامنت ها