گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:گر بر دل من رحم کند یارچه باشد؟ ور یاد کند از من غمخوار چه باشد؟

❈۱❈
گر بر دل من رحم کند یارچه باشد؟ ور یاد کند از من غمخوار چه باشد؟
با قامتش از سرو خرامنده چه اید؟ با عارض او سوسن و گلنار چه باشد؟
❈۲❈
زلفش بگرفتم بستم گفت: که بگذار با دزد در آویخته بگذار چه باشد؟
گفتم دل من دارد و می خواهم ازو باز گفتا اگر او دارد، گو دار، چه باشد؟
❈۳❈
می نالم و می بارم خونابه ز دیده زین بیش بدست دل افکار چه باشد؟
زنهار همی خواستم از تیغ جفایش دل گفت مگو بیهده، زنهار چه باشد؟
❈۴❈
تن در غم او ده که ازین غم بننالد آنکس که بداند که غم یار چه باشد
با زلف تو گفتم دل غمخوار مرا ده گفتا دل که؟ غم چه بود؟ خوار چه باشد؟
❈۵❈
چشم تو همی گفتمش: احسنت، چنین کن اکنون که ببردی به از انکار چه باشد؟
جانا چو تو یک دم نکنی کم زجفاها پس حاصل این گریۀ بسیار چه باشد
❈۶❈
جان و دل من برد و هنوز اوّل کارست خود باش تو تا آخر این کار چه باشد؟

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها