گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:درد دل از حد گذشت و یار نداند دل همه غم گشت و غمگسار نداند

❈۱❈
درد دل از حد گذشت و یار نداند دل همه غم گشت و غمگسار نداند
شد ز ضعیفی تنم چنان که گر او را گیری صد بار در کنار نداند
❈۲❈
جان دهمش پای مزد تا ببرد دل آری همه کس درین شمار نداند
ماه رخا! با لب تو جان رهی را هست حدیثی که راز دار نداند
❈۳❈
با همه کس خیره داد دست به پیوند قدر خود آوخ که آن نگار نداند
خواهم کآنرا بگوش تو برسانم لیک بشرطی که گوشوار نداند
❈۴❈
چشم تو کی غم خورد بحال دل من؟ کو همه جز مستی و خمار نداند
جورز خوبان توان ببرد و لیکن غمزۀ مست تو حدّ کار نداند
❈۵❈
خسته دلم را چو آرزوی تو خیزد چاره بجز صبرو انتظار نداند
آنچه تو دانی ز گونه گونه جفاها نیک بدآنست که روزگار نداند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عین. ح
2021-04-28T22:34:14
گمان می‌کنم در بیت سوم به جای «آری» باید «یار» باشد