گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:هر شبی از سر شک من، دامن خاک تر شود شاد شوم اگر ترا ، از غم من خبر شود

❈۱❈
هر شبی از سر شک من، دامن خاک تر شود شاد شوم اگر ترا ، از غم من خبر شود
بی تو تنم ز لاغری، گشت برای صفت که گر دست در آه من زند، تا بستاره برشود
❈۲❈
هر سحری که آورد، باد نسیم زلف تو جان بکنار لب دود، دیده برهگذر شود
ز آتش دل مرا جگر، خون شد و باز این عجب کزدم سرد هر نفس ، خون دلم جگر شود
❈۳❈
خاک درت ز کیمیا، هست عزیزتر که چون در رخ و چشم مالمش، جمله زر و گهر شود
در سر زلف تو دلم، نیک بدست کرد جای بد نبود گرش همی ، کار چنین بسر شود
❈۴❈
نامده در دو چشم من، خاک در تو ازمژه اشک برخ فرو دود، زود بسجده درشود
لابۀ ما چو بشنود، زلف تو دل چه جان کند کور دلا که بهر صید، از پی مارگر شود
❈۵❈
خون دلم همی رود، در سر دیده دم بدم عاقبتش همین بود، دل که پی نظر شود
عشق چو رخ نمود خود، کم نبود بلاو غم کین همه عادت آن بود، کز پی یکدگر شود

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عین. ح
2021-04-29T02:40:23
بیت دوم: بر آن صفت