گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:صوفی نهاد عادت اسبم تو کّلست قانع بود بهر چه خداداد، می خورد

❈۱❈
صوفی نهاد عادت اسبم تو کّلست قانع بود بهر چه خداداد، می خورد
نه رسم ادّخار شناسد نه جمع لوت هر چه آیدش بدست بننهاد می خورد
❈۲❈
بی زحمت غراره و انبار و توبره روزیّ خویش از عدم آباد می خورد
زنبیل و دلو کهنه و جاروب و بوریا هر چ آن بیافت فارغ و آزاد می خورد
❈۳❈
هر کاه گل که از نم باران علی الفتوح از بام و در در آخرش افتاد می خورد
وقتی به ژاژ خایی شاگرد بنده بود و اکنون بعلم من به از استاد می خورد
❈۴❈
دشنام زشت می دهدم زان بهر دو گام چون حدّ قذف چوبی هشتاد می خورد
چون نیستش ز بی علفی قوّت نهوض بیچاره تازیانۀ بیداد می خورد
❈۵❈
روز و شبش به وعدۀ تو دم همی دهم وازان دمم که زندگیش باد می خورد
اسبی که انده علفش خاطرم بسوخت وصفش کجا درین دل ناشاد می خورد
❈۶❈
از عشق کاه بر رخ من بوس می دهد بر یاد سبزه خنجر پولاد می خورد
تا می کند ز وعدۀ کاه و جو تو یاد ای بس گرسنگس که بدان یاد می خورد
❈۷❈

فایل صوتی قطعات شمارهٔ ۱۱۲ - ایضا له فی صفة الفرس

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها