گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:دانی که طمع چه گفت با من؟ بشنو که ز لطف و ظرف باشد

❈۱❈
دانی که طمع چه گفت با من؟ بشنو که ز لطف و ظرف باشد
با خواجه اگر تو برف اوّل بر کار کنی شگرف باشد
❈۲❈
تا تتماجی کنیم ترتیب چون روغن و آرد و ترف باشد
گفتم که نیاورم این که ترسم کان موجب جور و حرف باشد
❈۳❈
لیکن بفرستم ار تو خواهی شعری که به جای برف باشد
مقصود به هر چه حاصل آید از مرد کریم حرف باشد
❈۴❈
ای آنکه به چشم فکر غوّاص بحر کرم تو ژرف باشد
این شعر مرا به برف برگیر پیداست که خود چه صرف باشد
❈۵❈
لطفی کن و هر چه میفرستی باید که سه چار ظرف باشد

فایل صوتی قطعات شمارهٔ ۱۲۲ - ایضا له

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها