کمالالدین اسماعیل:کسی که او نظر عقل در زمانه کند چنان سزد که همه کار عاقلانه کند
❈۱❈
کسی که او نظر عقل در زمانه کند
چنان سزد که همه کار عاقلانه کند
بر آنچه خاطر موری ازو بیازارد
اگر خود آب حیاتست از آن کرانه کند
❈۲❈
قناعتست و مروّت نشان آزادی
نخست خانة دل وقف این دو گانه کند
بنیک و بد بسر آید جهان، همان بهتر
که زندگانی با طبع شادمانه کند
❈۳❈
زبان ز گفتن و ناگفتنی نگه دارد
که شمع، هتی خود در ر زبانه کند
درین رای که آغاز و آخرش عدمست
بخلق خوش طلب عمر جاودانه کند
❈۴❈
زمانه را نشناسی که چیست عادت او
روا بود که کسی تکیه بر زمانه کند؟
بنقذ، حوش خور و خوش باش و نام نیک اندوز
که عاقل از پی یک عیش صد بهانه کند
❈۵❈
اگر چه عالم فانی نیریزد آن که ازو
برای تیر نظر عاقلی نشانه کند
ز گوشه یی بهمه حال ناگزیر بود
که تا وظایف طاعات از آن روانه کند
❈۶❈
کسی که صحبت امن و کفایتی دارد
سعادت ابدب را طلب چرا نکند؟
سرای خویشتن ار آدمی وطن سازد
ز شاخ سدره و طوبیش آستانه کند
❈۷❈
اگر چه کار عمارت طریق دانش نیست
علی الخصوص کسی کاندرین زمانه مند
بود هر آینه نزدیک عاقلان معذور
کسی که از پی مسکن اساس خانه کند
❈۸❈
که مرغ اگر چه توکّل کند به دانه و آب
بدست خود ز برای خود آشیانه کند
کامنت ها