کمالالدین اسماعیل:بزرگوارا آنی که پیش رأی تو خور بزیر چادر سیماب گون نهفته شود
❈۱❈
بزرگوارا آنی که پیش رأی تو خور
بزیر چادر سیماب گون نهفته شود
بگاه فکر بیان تو گر بر آشوبد
سرای پردة سرّ ازل کشفته شود
❈۲❈
اگر گشاده شود دانگ سنگ سطوت تو
دریچه یی ز عدم در وجود سفته شود
زنوک کلک تو هر دم ز عالم معنی
هزار گوهر ناسفته بیش سفته شود
❈۳❈
برای قدر تو هر روز کرد ظلمت شب
ز صحن چرخ بگیسوی مهر رفته شود
در اشتیاق تو بیدار دولتی دارد
کسی که یک شب چون بخت بنده خفته شود
❈۴❈
بدان خدای که در باغ صنع او هر دم
گل وجود ز خار عدم شکفته شود
که شوق بنده بخدمت زیادتست از آن
که شرح آن بتصاویر خامه گفته شود
کامنت ها