گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:مرا سخن چو بیاد تو بر زبان آید به طعم آب حیات و به ذوق جان آید

❈۱❈
مرا سخن چو بیاد تو بر زبان آید به طعم آب حیات و به ذوق جان آید
ز لفظ و معنی تو پای زاستر ننهد چو عقل را هوس باغ و بوستان آید
❈۲❈
بهر کجا که اشارت کند سر انگشتت غرایب نکت آنجا بسر دوان آید
انامل و قلم تو سه پایه و علمیست که بازگشت معانی بسوی آن آید
❈۳❈
معالی تو به تحقیق چون معانی تو گمان مبر که در اندازۀ گمان آید
زهی که از سر کلک تو اهل دانش را کلید قفل در گنج شایگان آید
❈۴❈
لواعج شعف من بدست بوس شریف از آن گذشت که در حیزّ بیان آید
چو آفتاب نهم چشم بر دریچة نور سحرگهان که نسیمی ز گلستان آید
❈۵❈
سر شک چشمم بینی گرفته دامن من چو شمع هر گه مرا « نور » بر زبان آید
ز شوق حادق دان این که همچو صبح مرا به هر نفس که زنم نور در دهان آید
❈۶❈
من از خیال تو شرمنده ام که او هر شب برای من ز بخارا به اصفهان آید

فایل صوتی قطعات شمارهٔ ۱۸۹ - ایضا له

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها